سخت مشغول عبادت و بندگی بود. روزها روزه می گرفت و شب ها را به مناجات می گذراند. از عبادت و خلوت سیر نمی شد. چهل روزی می شد که به خانه خدیجه نرفته بود و در خانه فاطمه بنت اسد مادر علی اعتکاف کرده بود. به خدیجه گفته بود به فرمان خداوند از او کناره گیری کرده. این چهل روز بر خدیجه و محمد چهل سال می نمود تا این که پیک خداوندگار از عرش اعلی پا به عالم خاک نهاد و نزد محمد آمد. محمد دگر جبرئیل را به خوبی می شناخت. جبرئیل گفت: حضرت حق سلام می رسانند و می فرمایند: «ای محمد خود را برای تحفه ما آماده کن.» وقتی رسول خدا پرسید: «چه تحفه ای؟» جبرئیل هم نمی دانست. ادامه مطلب... |
سردار پاکپور: آل سعود حق دخالت در امور داخلی کشورها را ندارد فرمانده نیروی زمینی سپاه با اشاره به حوادث اخیر در منطقه، ضمن محکوم کردن دخالت ارتش سعودی برای سرکوب مردم بحرین تصریح کرد: آنها حق ندارند در امور داخلی دیگران دخالت کنند. سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه صبح امروز (سه شنبه) در حاشیه همایش فرماندهان این نیرو که به مناسبت هفته سلامت برگزار شد، با حضور در جمع خبرنگاران در خصوص برنامه های نیروی زمینی در اجرای موضوع جهاد اقتصادی در سال 90 گفت: هرساله اولین همایش فرماندهان یگانها و قرارگاههای نیروی زمینی سپاه در اردیبهشت ماه برگزار می شود اما امسال به دلیل اهمیت موضوع و تبیین شاخصهای لازم و ابلاغ برنامهها به فرماندهان، این همایش قدری زودتر صورت گرفت. ادامه مطلب... |
ستاره سپید منظومه سرخ کربلا |
در این درخواست آمده است: ملت مظلوم بحرین از جمهوری اسلامی ایران می خواهد، تنها برای یک هفته تنگه استراتژیک هرمز را بر روی رفت و آمد کشتیهای بحرینی ببندد تا ظرف این مدت شاهد فروپاشی و سقوط اقتصاد بحرین و تمام کشورهای عرب حوزه خلیج فارس باشد. این درخواست در ادامه میافزاید: از آنجا که تنگه هرمز، گلوگاه استراتژیک و حیاتی عبور کشتیهای تجاری و بازرگانی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و بحرین است، بستن آن به روی این کشورها و رژیم آل خلیفه میتواند، اهرم فشاری بر روی رژیم بحرین تشکیل دهد و عبور کشتیهای این رژیم از این تنگه را منوط به بیرون نمودن نیروهای سپر جزیره از این کشور و آزادی زندانیان بیگناه و عدم تعرض به اماکن مقدس و تحقق خواستههای برحق ملت مظلوم بحرین نماید. در این درخواست تأکید شده است: بیشک این اقدام جمهوری اسلامی ایران نه تنها رژیم بحرین که آمریکا و انگلیس را نیز تحت فشار قرار خواهد داد، چون آنها نیز درخواهند یافت که بسته شدن این تنگه استراتژیک به منافع آنها در منطقه چه ضرباتی وارد میکند.
فعالان اینترنتی بحرینی در نظرسنجی ها و مطالب خود طی روزهای اخیر با تأکید بر ضرورت دفاع عملی از مردم مظلوم این کشور توسط آزادیخواهان جهان، با بیان اینکه ملت بحرین خواهان آن است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان برترین حامی مظلومان جهان، صرفاً به محکوم کردن لفظی تجاوزها و تعدیهای رژیم آل خلیفه در تخریب مساجد و اماکن مقدس و سرکوب و بازداشت و شکنجه این ملت در رسانهها اکتفا نکند، خواستار اقدام عملی جهت حمایت از ملت بیدفاع بحرین شدند.
زندگی نامه و مبارزات شهید رئیسعلی دلواری
مردم مبارز بوشهر دشتی دشتستان و تنگستان از دیر باز در راستای پاسداری از مرزهای میهن اسلامی در برابر هر گونه تجاوز و اشغال بیگانگان از خود مقاومت و ایستادکی نشان داده وهمواره کوشیده اند تا با جانبازی و فداکاری کیان ایران اسلامی را حفظ کنند. دولت بریتانیا از دهها سال پیش در بوشهر حضور استعماری داشته و دستکم از زمان کریم خان زند رسما" در این شهر دفتر نمایندگی وبعدها قنسولگری دایر کرده است. در چند سده اخیر مردم این خطه چندین بار به مصاف متجاوزان انگلیسی رفته و هر بار حماسه آفریده اند در سال 1254 ه.ق. / 1838 م ، 500 نفر از نیروهای ارتش بریتانبا با چندین فروند کشتی به خارگ و بوشهر یورش بردند که با مقاومت مردم بوشهر و تنگستان مجبور به عقب نشینی شدند. رهبر مذهبی این قیام و مقاومت مردمی مرحوم شیخ حسن آل عصفور بود در سال 1273 ه.ق/ 1856 نیز انگلیسی های متجاوز بار دیگر با ده ها فروند قایق و کشتی جنگی و هزاران نفر سرباز مسلح به خارگ و بوشهر حمله ور شدند این باز نیز با سد استوار ایستادگی مردم مراجه گشتند. در نبردی که در قلعه تهمنی اتفاق افتاد صدها نفر مزدور هندی و انگلیسی و چندین آدمیرال وافسر بلند پایه نیروی دریایی هند و انگلیسی به هلاکت رسیدند در این نبرد نا برابر امام قهرمانه ساحمد خان فرزند رسید باقرخان تنگستانی فرمانده سپاه کوچک مقاومت ایرانیان نیز پس از ساعت ها نبرد دلیرانه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ادامه مطلب... |
منابع و مآخذ:
1-احادیث مثنوی-جمع و تدوین: بدیع الزمان فروزانفر- موسسه امیر کبیر-تهران،1366.
2-التعریف بالمتنبّی من خلال اشعاره- تالیف محمد فاضلی؛ انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد -1372.
3-المجانی الحدیثه- عن مجانی الاب شیخو- طبع ثالثه- دارالمشرق(المطبعه الکاثولیکیه)ص.پب946- بیروت،لبنان،جلد3.
4-امثال سائره از شعر متنبی،تالیف صاحب بن عباد،ترجمه دکتر فیروز حریرچی- چاپ اول2536-ناشر: شرکت چاپ افست گلشن.
5- وفیات الاعیان و انباء الابناء الزمان- لابی العباس شمس الدین احمد بن محمد بن ابی بکر بن خلکان-608-681قمری- قاهره-جلد 1.
? اهمیت خدمت در پشت جبهه:
سیزده سال بیشتر نداشتم و اشتیاق زیادی برای اعزام به جبهه داشتم . سردار شهید ،عالی زنده بودی که در آن زمان فرماندهی گروه مقاومت شهید حسین زنده بودی روستای قباکلکی را بر عهده داشت وقتی اشتیاق و تقلای مرا برای رفتن به جبهه می دید یک روز به من فرمودند که تو همین جا نیز می توانی رزمنده باشی و وظیفه مهمتری را انجام دهی؛مثلاً می توانی کمک های مردمی را جمع آوری نمایی که ممکن است در مواقع مهم در جبهه کارامد باشد.
از آن روز به بعد – با آنکه به نظر خودم این کار اصلاً با رشادت های رزمندگان اسلام قابل قیاس نبود- اما با ناچاری اقدام به این کار نمودم که از آن جمله جعبه های دو کیلویی خرما بود که بر روی آنها با ماژیک مشکی :«اهدایی مردم روستای قباکلکی به جبهه های جنگ» را می نوشتم و پس از مدت کوتاهی با دست کاری در کپی شناسنامه، تولد خود را به چهارسال جلوتر کشیدم وبا توجه به قد بلندی که داشتم آین امر را تشخیص ندادند و موفق شدم پس طی دوره ی آموزشی به جبهه اعزام شوم.
وقتی در یکی از مناطق عملیاتی جنوب در خط پدافندی ،یک شب به خاطر آتشبار سخت دشمن بر سر نیروهای ما ،ماشین غذا نتوانست غذا را به بچه ها برساند و بچه ها خیلی گرسنه ماندند نیمه های شب بود که جعبه های خرمایی را بین بچه ها تقسیم کردند صبح روز بعد وقتی جعبه ی خالی را دیدم متوجه شدم که از همان جعبه هایی است که خودم جمع آوری کرده بودم. در آن وقت بود که معنی سخن شهید بزرگوار،عالی را فهمیدم و اهمیت کار مردم در پشت جبهه را دانستم.
...........................................................................................................
? تک زدن سهمیه ی گلوله های آرپی جی هفت:
اواخر سال 1365 در شلمچه ،جزیره بوارین عراق(شهید فیاض)- ده کیلومتر جنوب یادواره ی فعلی شهدا در شلمچه- در خط مقدم بودیم و سهمیه ی گلوله ی آرپی جی ما دوازده عدد در هفته بود. در یکی از غروب ها که برای رفتن به سنگر کمین مهیا می شدم به طرف صندوق ذخیره ی گلوله ها که در فاصله دو متری سنگر کمین بود، رفتم و متوجه شدم که چند تا از بچه ها که معتاد شلیک آرپی جی بودند 9 عدد از گلوله های من را تک زده اند . من هم از روی ناراحتی گلوله های باقیمانده را به سنکر کمین بردم تا در آن شب آنها را به طرف چهار لول های دشمن شلیک کنم. از انبوه خمپاره هایی که در اطراف من بر زمین فرود می آمد یکی از آنها خمپاره ی بود که درست به وسط جعبه ی خالی فرود آمده بود و وقتی صبح آن روز ، جعبه ی ریز ریز شده را دیدم خدا را شکر کردم و دانستم که آن بچه ها فرشته های غیبی بودند که من و دوستم را از دچار شدن به یک حادثه ی بزرگ که کمترین آن موجی شدن بود نجات داده بودند.
..............................................................................................................
? «عشق آمد و راه عقل را بست»
در شلمچه ،یکی از بچه های کوتاه قد بود که پشت خاک ریز ،هنگام راه رفتن ،خمیده خمیده را می رفت . یکی از روزها به ایشان عرض کردم : آقاسید به من نگاه کنید من 35 سانتیمتر بلندتر از شما هستم و راست راه می روم و تیرها به من اصابت نمی کنند تو چرا خمیده راه می روی؟ فرمودند که عقل اقتضا می کند که چنین کاری بکنم .
یک روز و قتی در کنار سنگرها راه می رفت خمپاره ای در کنار او به زمین اصابت کرد و آن طور که بچه ها شمردند 28 ترکش درشت و ریز در بدنش فرو رفته بود وقتی به شوخی از سید پرسیدم تو که خمیده راه می رفتی چگونه بود که این همه ترکش خوردی؟
با لبخند جوابم دادند : خمپاره ،قاعده های عقلی نمی شناسد.
حسین زنده بودی
درخت آیه ای ازکتاب آفرینش است برای شناخت خدا
وقتی موسی (ع) در وادی ایمن تجلی خدا را از آن درخت مقدس شنید که: « یا موسی انّی ان الله رب العالمین
=ای موسی هوش دار که منم خدای یکتا پروردگار جهانیان »
پس بیایید تا در باورمان بگنجانیم که:
« برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار»
* * *
شاد و خرم و بشاش در تجلی حق برسید
سبز چون فلکم جبرئیل ماند حیران
برسر مردم آمده در قران
سایه ای دارم سوره ی ابراهیم
می شود برگم ، آیه ی بیست و چهار
برگهای کتاب «روح پاک شماست
می دهم هر سئوالی را چون درختی پاک
قاطعانه جواب اصل آن ثابت
کار من زیباست فرع آن به سما
هم نوازش جسم به؛ چه زیبا گفت
هم نوازش روح شهریار ملک سخن
خاک ، مادر انسان شیخ سعدی شیراز:
مهر مادر منم ، برگ های سبز من
بنشان این نهالهای کوچک را دفتر شناخت خداست
هفته ی درختکاری
توی باغ و منزلتان
در بهشت هم درختی است
نام آن طوبی
شب معراج، پیغمبر
از درخت رفت بالاتر
فاطمه زنده بودی-برای یادداشت در وبلاگ پدرم