بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
عامه از امیرالمومنین - علیه السلام - روایت کرده اند که فرمود:
اذا مررتم بالمسجد فصلوا علی النبی صلی الله علیه و آله
یعنی ؛ هرگاه از مسجدی عبور کردید، بر پیغمبر - صلی علیه و آله - صلوات بفرستید.
چون نظر بر مسجد افتد، باید صلوات فرستاد.
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
ابن عباس مفسر معروف در تفسیر آیه یاآیهاالذین امنوا... گفت : در نماز، در مسجد و در هرجا که هستند و در خطبه عقد ازدواج ، صلوات بر او را فراموش نکنید. (84)
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
کسی که می خواهد صلوات بفرستد برای معصومین یا برای رفع حوایج و یا برای رفتگان خودش ، یا دیگری به صورت زیر می تواند عمل کند:
اول ؛ به عدد صلوات که 14 حرف است ، می تواند صلوات بفرستد.
دوم ؛ به عدد صلوات که 557 می باشد می تواند صلوات بفرستد.
سوم ؛ اگر می خواهید به ساحت یکی از معصومین صلوات بفرستد، می تواند به عدد نام آن بزرگوار صلوات بفرستد، مثلا اگر می خواهد به ساخت امام حسین - علیه السلام - صلوات بفرستد، باید 128 مرتبه که عدد نام آن بزرگوار است صلوات بفرستد.
چهارم ؛ اگر برای برآورده شدن حوایج و رفع گرفتاری ها و هموم و غموم باشد چون تعداد مشخص نیست ؛ باید به عدد نام مبارک رسول الله - صلی الله علیه و آله - یا به نام حضرت علی - علیه السلام - صلوات فرستاد.
پنجم ؛ اگر برای شادی روح یکی از رفتگان باشد، باید به عدد نام آن شخص (متوفی ) هدیه فرستاد.
در 85 آیه از آیات قرآن کریم خطاب به ایمان آوردنگان با عبارت یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ آغاز می گردد که تعدادی از این آیات را در ادامه می توانید مشاهده کنید.
باسم الله النور
در انتهای دو آیه 142 سوره مبارکه انعام و 208 سوره مبارکه بقره توصیه ای به ما درمورد پیروی نکردن از گام های شیطان شده است کلمه «خطوات» جمع خطوة (گام) است، و «خطوات شیطان» عبارت است از اموری که نسبتش به غرض شیطان نسبت گام هایی است که یک رونده بسوی مقصد خود برمی دارد. «خطوات شیطان» تنها آن گام های از شیطان است، که در طریقه و روش پیروی شود. و اگر فرض کنیم که این پیروی کننده مؤمن باشد که طریقه او همان طریقه ایمان است، لاجرم طریقه چنین مؤمنین طریقه شیطانی در ایمان است.
گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: «به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردهایم.» در حالی که ایمان ندارند. (8)
میخواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند; در حالی که جز خودشان را فریب نمیدهند; (اما) نمیفهمند. (9)
در دلهای آنان یک نوع بیماری است; خداوند بر بیماری آنان افزوده; و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست. (10)
و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» میگویند: «ما فقط اصلاحکنندهایم سذللّه! (11)
آگاه باشید! اینها همان مفسدانند; ولی نمیفهمند. (12)
و هنگامی که به آنان گفته شود: «همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید!» میگویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمیدانند! (13)
و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات میکنند، و میگویند: «ما ایمان آوردهایم!» (ولی) هنگامی که با شیطانهای خود خلوت میکنند، میگویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره میکنیم!» (14)
خداوند آنان را استهزا میکند; و آنها را در طغیانشان نگه میدارد، تا سرگردان شوند. (15)
آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی» فروختهاند; و (این) تجارت آنها سودی نداده; و هدایت نیافتهاند. (16)
آنان ( منافقان) همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی میفرستد و) آن را خاموش میکند; و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمیکند، آنها را رها میسازد. (17)
آنها کران، گنگها و کورانند; لذا (از راه خطا) بازنمیگردند! (18)
یا همچون بارانی از آسمان، که در شب تاریک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهای خود میگذارند; تا صدای صاعقه را نشنوند. و خداوند به کافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند). (19)
(روشنائی خیره کننده) برق، نزدیک است چشمانشان را برباید. هر زمان که (برق جستن میکند، و صفحه بیابان را) برای آنها روشن میسازد، (چند گامی) در پرتو آن راه میروند; و چون خاموش میشود، توقف میکنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بین میبرد; چرا که خداوند بر هر چیز تواناست. (20)