افسوس که این مزرعه را اب گرفته دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
اگر می نویسم از روی وضیفست که امر به معروف و نهی از منکری کرده باشیم اگر حرف عرب یا عجم را پیش می کشم بحثی تا نشانتان دهم که ما چقدر نژاد پرست هستیم که حتی مردم پایین دست ما هم از این نوع نگاه خسته شده اند تا نشانتان دهم به کجا می رویم و اینقدر خود را خوب نبینیم و اینقدر به چیزهایی که نداریم نبالیم بگردیم به دنبال نقطه ضعفهایمان و بیماریهای اجتماعیمان را حل کنیم کمی سر خودمان را که چون کبک در برف کرده ایم بالا بگیریم تا ببنیم چه ویرانه ای درست کرده ایم تا ببینیم که چه هستیم ؟
و اما اندر حکایت این شیخ ما که هر وقت به مسجد رفتیم و ایشان سخرانی می کردند:
سخرانیهایشان در روز اول در مورد تیمم بود
روز دوم شک در نماز بود
روز سوم غسل بود
روز چهارم ...
ولی در دلمان ماند که روزی هم در مورد اخلاق با این جماعت حرف بزند و محبت و کمک و که اگر اینان نباشد نمازمان هم ارزشی ندارد
من خودم صف اولی های نماز را خوب می شناختم ریش سفیدان و بزرگان قوم بودند
یکیشان ارث دخترش را نمی دهد
دومیشان حق برادر را بالا کشیده بود
سومشان پسر هایش از دستش در عذاب بودند
جهارمیشان لبخد به لبهایشان نمی امد
ولی همه انها خوب احکام دین را می دانستند چو ن که غیر از این نشنیده بودند.
بله فهمیدم کارخانه ای که فقط و فقط یک محصول می دهد
نباید انتظار داشت که بتواند محصولات دیگری را نیز ارایه کند.