بسمه تعالی
امشب دلم به اندازه عالم گرفته است چاره اش الا بذکرالله تطمئن القلوب است
بارها گفته ام ؛ المومن کیس ـ مومن باهوش است ـ آری چند شب پیش بود که ماجرای دختری را دیدم که در این شبهای محرم با دوستش در اتاق رفته و ترانه را بلند کرده اند و می رقصیدند. تعریف کردن این قصه برایم ملال آوراست. یا اینکه در روز عاشورا زنان شیطان صفتی را دیدم که صرفا برای گمراهی جوانان خود را آرایش کرده بودند که حتی در برخورد اتفاتی با یکی از آنان به سادگی می شد نگاه ملتمسانه و یا بهتر بگویم گدایی محبت و توجه را از چشمانش خواند. آری از بین آن نگاه ملتماسانه و بین اینهمه تناقض دین و رفتار انسانها دچار تحیر شده ام. قبل از اینکه به تحلیل این موضوعات بپردازم الان دوست دارم فریاد بزنم الهی من لی غیرک – خدایا در گرفتاریهای آخرالزمان چه کسی غیر تو پناهگاه من است.
در بین بسیاری از خانواده ها این رسم شده که دیگر حرمت بین محرم و نامحرم از بین رفت است. دختر عمو و پسر عمو بسیار راحت با هم ارتباط دارند. زن داداش و خوار زن و دختر خاله و... معنایی ندارد. و خانواده هایشان بدون کمترین اعتراض از آنها حمایت می کنند. حتی من دختر عمو و پسرعمویی را سراغ دارم که در آغوش همدیگر عکس یادگاری می گیرند و به بدون هیچ ابایی به پدر و مادرهایشان نشان می دهند. دخترانی که داشتن دوست پسر برایشان افتخار محسوب می شود و بسیار از آن استقبال می کنند و پسرانی که احساسات این دخترانی اغفال شده را علنا و آشکارا به بازیچه می گیرند و در پشت سرشان به ریش نداشته آنان می خندند.
مانتوهای کوتاه و روسری های توری و آرایش های غلیظ و موهای فشن و در کل ظواهر سکسی را می توان سوغات غرب برای جوان عزیز اما بی بصیرت ما دانست. وقتی مومنی از هوش خود استفاده نکند و ابزار بی نظیری مانند توکل به خدا را فراموش کرده و به دست نسیان می سپارد و اغوش خود را باز و چشمان خود را می بندد ، نتیجه ای بهتر از این دستگیر آنان نمی شود.
آری من می خواهم بگویم آغوش باز جوانان برای افکار و ایدئولوژی های نو را باید غنیمت دانست. مسلما شهوت غریزی انسان باعث می شود که آدمی چشمان خود را در موقع به آغوش کشیدن این افکار و ایده ها ببندد و آنچه که ما وظیفه داریم این است که با سلاح عقل و علم این چشمان را باز نگه داریم تا هر چیزی را کورکورانه انتخاب نکند.
من به این اعتقاد دارم که وقتی دختر و پسری را با تیپ مد روزمی بینیم نباید فکر های آنطوری و بدگمانانه به آنان داشته باشیم چرا که اکثر آنان از روی فرهنگ خانوادگی خود اینگونه لباس می پوشند و رفتار می کنند ؛ که دلیل بر بدی آنان نیست بلکه باید الگوی درست به آنان معرفی شود.
بخدا جوانان و نوجوانان ما بد نیستند. آنها بهترین های تاریخ اند. هر موقع به پای صحبت جوان و نوجوانی که با تیپ های مد روز می نشینیم می بینیم قلبشان آکنده از احساس است.
اعتقاد من این است که همه این اتفاقات بالا بخاطر عدم آگاهی آنان است ، دوست داشتم یک ساعت با دختری که در ایام محرم با آهنگ می رقصید صحبت کنم قلبم گواهی میداد او به اشتباهش پی می برد. آری آنان آگاهی لازم را ندارند.
پدری را می شناسم که مدام تهمت بی دینی را به پسرش می زند بخاطر آنکه نماز صبحش قضا می شود. آن پسر نماز ظهر و عصر و مغرب و عشایش را می خواند و فقط صبح ها نمی توانست بیدار شود. حملات آن پدر به پسرش و برچسب هایی چون بی دینی و ریاکاری و بی غیریتی را که به او می چسباند ؛ قلبم را جریحه دار می کند. در صورتی که اعتقاد من این بود که نه آنکه آن پسر حال نماز خواندن ندارد بلکه بخاطر اینکه شبها دیر می خوابید صبحها نمی توانست بیدار شود والا سایر نمازهایش را مرتبا می خواند. حتی به من می گفت با این رفتار پدر مذهبی ام دیگر دارم از نماز متنفر می شوم و فقط اگر اعتقادات خودم نبود دیگر نماز نمی خواندم. او می گفت من نماز را دوست دارم اما هر گاه شبها دیر می خوابم نماز صبحم قضا می شود و مورد حملات لفظی پدرم قرار می گیرم.
رفقای عزیز این دنیای ماست. بخدا جوانانی که بعضی ها تهمت بی دینی به آنها می چسبانند ، از دین اطلاع ندارند. اگر محتوای واقعی دین را بدانند انها نیز با آنهمه احساس پاک و فطرت خداجوی خود گرایش های دینی پیدامی کنند.
خیلی دردم می آید وقتی می بینم جوانانی که با رفتارهای غیر دینی مورد حمایت پدر و مادر قرار می گیرند. این قلب من آکنده از این قصه هاست که صلاح بر آن است بیان نشود. چون ممکن است صاحبان این قصه ها خود خوانندگان این مطالب باشند و موجب اذیت خاطرشان شود.
در پایان باید بگویم دفتارهای ضد دینی جوانان و نوجوانان یکی از مهمترین دلایلش رفتار نامناسب مذهبی ها وعدم آگاهی رسانی صحیح آنان است. آنجایی که وقتی من 10 دقیقه با نوجوانی که با دیدن فیلم های منفی اغفال شده بود ، صحبت کردم و اشکهایش از گون سرازیر می شدو می گفت برای من پشتیبانی نبود تا راحت به او بگویم در این چاه افتاده ام و وقتی می بیند که کسی نیست او را از این چاه بیرون بکشد سعی می کند با اعتماد به نفس تمام و با راضی نمودن نفس خود راه ضلالت بیشتر بپیماید.
از دیگر دلایل آن رفتار نامناسب والدین است. آنجایی که باید فرزندان خود را تشویق و یا توبیخ کنند اشتباه میکنند. وقتی پدر می بیند که دخترش با آرایش غلیظ و با تن نیمه عریان در یک جشن عروسی در میان مردان حضور پیدا می کند و از سوی والدینش هیچ توبیخی نمی شود مسلما کار را از این هم بدتر می کند. (بخدا چیزهایی در دل دارم که جرأت گفتن ندارم)
خوب برادر من این عفت دختر تو را از بین می برد. دختر و یا پسری که تا قبل از ازدواج با هزاران نفر ارتباط داشته و چندین نفر مو و بدن او را دیده اند دیگر ازدواج و محصور شدن فقط برای یک نفر برای او چه معنایی دارد. عزت دختر از بین می رود چرا نمی خواهیم این را باور کنیم.
این جمله را از زبان دختر جوانی شنیدم که به من گفت «امروزی فکر کن». و فقط با گفتن چند جمله توانستم او را در فکر فرو برم. دختران و پسران ما نمی دانند امروزی ترین تفکرات با آرامش زیستن و مطمئن بودن را باید در دین جست و جو کنند نه در ترانه خواندن ها و فیلم های نیمه سکسی و مغرضانه حرام زادگان غربی.
هرباری که پیشینه یکی از چهره های معرف و محبوب به اصطلاح هنری غرب را برای بچه ها تعریف می کنند. محبوبیت او تبدیل به منفوریت می شود.
سوم دلیلش به عقیده من عدم تفکر در مضامین عمیق دینی است. یا می توانم بگویم عدم دین فهمی صحیح است. جوانان ما نمی دانند که بر آنهاست که در مورد پایه و اساس دین تحقیق کنند و دریابند که هنجارهای دینی چه دلایلی دارند.
حضرت آقا مدام می گویند بصیرت جوانان بصیرت خود را افزایش دهید. و واقعا مشکل گشای ما این است و جز این نیست.
در پایان از تمامی جوانان و نوجوانانی که مطلبم را می خوانند عاجزانه تمنا دارم اگر این احساس نیاز در وجودشان هست ، که نیاز دارند با یک فرد مطمئن و بی تعصب و بی طرف در زمینه مسائل دینی مشورت کنند،بنده در خدمتشان هستم.
امیدوارم بخاطر پریشان نویسی بنده را عفو کنید.
احسان روشن نیا 09169407020(فقط پیامک)