تو مانند پادشاهان ، با قدرت و زور و ستم به اینجا رسیده ای
تو مانند پادشاهان ، با قدرت و زور و ستم به اینجا رسیده ای نه به خواست مردم .معاویه که از صحبت های او خشمگین شده بود دیگر هیچ نگفت .(233) مستی یزید
ابو عمرو بن حفض به نمایندگی از طرف مردم مدینه نزد یزید رفت .
یزید او را گرامی داشت و هدایای نیکو به او داد. چون به مدینه بازگشت به کنار منبر ایستاد چنین گفت : او مرا مورد محبت قرار داد و مرا گرامی داشت ، ولی نمی توانم حقایق را نگویم . به خدا قسم دیدم که یزید از سرمستی نماز را ترک می کند. در نتیجه ، مردم مدینه برکناری یزید را از حکومت خواستار شدند. ابن مخرمه صحابی عضو هیئت نمایندگی ای بود که مردم مدینه نزد یزید فرستاده بودند. چون به مدینه برگشت اعلام کرد و شهادت داد که یزید فاسق و شرابخوار است . به یزید گزارش دادند. به استاندارش دستور داد که مسورین مخرمه را حد بزند. ابو حره در این باره این چنین سروده است : ((شراب صبوحی مشکین بو را یزید می نوشد و حد را به مسور می زنند!! پسر عمر برای مقابله با اصحاب و مردم مدینه که یزید را متفقا خلع کردند، ادعا کرد که هر کس با یزید این کار را بکند بر خلاف سنت پیامبر است و من با او قطع علاقه خواهم کرد. زیرا پیامبر فرموده است : برای پیمان شکنان در روز قیامت پرچمی می افرازد و...))(234) تو مانند پادشاهان ، با قدرت و زور و ستم به اینجا رسیده ای
تو مانند پادشاهان ، با قدرت و زور و ستم به اینجا رسیده ای نه به خواست مردم .معاویه که از صحبت های او خشمگین شده بود دیگر هیچ نگفت .(233) مستی یزید
ابو عمرو بن حفض به نمایندگی از طرف مردم مدینه نزد یزید رفت .
یزید او را گرامی داشت و هدایای نیکو به او داد. چون به مدینه بازگشت به کنار منبر ایستاد چنین گفت : او مرا مورد محبت قرار داد و مرا گرامی داشت ، ولی نمی توانم حقایق را نگویم . به خدا قسم دیدم که یزید از سرمستی نماز را ترک می کند. در نتیجه ، مردم مدینه برکناری یزید را از حکومت خواستار شدند. ابن مخرمه صحابی عضو هیئت نمایندگی ای بود که مردم مدینه نزد یزید فرستاده بودند. چون به مدینه برگشت اعلام کرد و شهادت داد که یزید فاسق و شرابخوار است . به یزید گزارش دادند. به استاندارش دستور داد که مسورین مخرمه را حد بزند. ابو حره در این باره این چنین سروده است : ((شراب صبوحی مشکین بو را یزید می نوشد و حد را به مسور می زنند!! پسر عمر برای مقابله با اصحاب و مردم مدینه که یزید را متفقا خلع کردند، ادعا کرد که هر کس با یزید این کار را بکند بر خلاف سنت پیامبر است و من با او قطع علاقه خواهم کرد. زیرا پیامبر فرموده است : برای پیمان شکنان در روز قیامت پرچمی می افرازد و...))(234)تو مانند پادشاهان ، با قدرت و زور و ستم به اینجا رسیده ای
تو مانند پادشاهان ، با قدرت و زور و ستم به اینجا رسیده ای نه به خواست مردم .معاویه که از صحبت های او خشمگین شده بود دیگر هیچ نگفت .(233) مستی یزید
ابو عمرو بن حفض به نمایندگی از طرف مردم مدینه نزد یزید رفت .
یزید او را گرامی داشت و هدایای نیکو به او داد. چون به مدینه بازگشت به کنار منبر ایستاد چنین گفت : او مرا مورد محبت قرار داد و مرا گرامی داشت ، ولی نمی توانم حقایق را نگویم . به خدا قسم دیدم که یزید از سرمستی نماز را ترک می کند. در نتیجه ، مردم مدینه برکناری یزید را از حکومت خواستار شدند. ابن مخرمه صحابی عضو هیئت نمایندگی ای بود که مردم مدینه نزد یزید فرستاده بودند. چون به مدینه برگشت اعلام کرد و شهادت داد که یزید فاسق و شرابخوار است . به یزید گزارش دادند. به استاندارش دستور داد که مسورین مخرمه را حد بزند. ابو حره در این باره این چنین سروده است : ((شراب صبوحی مشکین بو را یزید می نوشد و حد را به مسور می زنند!! پسر عمر برای مقابله با اصحاب و مردم مدینه که یزید را متفقا خلع کردند، ادعا کرد که هر کس با یزید این کار را بکند بر خلاف سنت پیامبر است و من با او قطع علاقه خواهم کرد. زیرا پیامبر فرموده است : برای پیمان شکنان در روز قیامت پرچمی می افرازد و...))(234)